خراسان نیوز نوشت"متهم ۲۹ساله که دو روز بعد از کشف جسد مقتول، در خیابان ایثارگران در چنگ قانون گرفتار شده بودروز گذشته وقتی در مقابل میز قاضی ویژه قتل عمد نشست، در اولین جلسه بازپرسی گفت: ...

دزدی که برای سرقت یک دستگاه پیکان، راننده جوان را به قتل رسانده بود، اعتراف کرد: خودروی پیکان را دربست اجاره کردم تا بتوانم نقشه قتل را به درستی اجرا کنم.

متهم ۲۹ساله که دو روز بعد از کشف جسد مقتول، در خیابان ایثارگران در چنگ قانون گرفتار شده بودروز گذشته وقتی در مقابل میز قاضی ویژه قتل عمد نشست، در اولین جلسه بازپرسی گفت: هیچ وقت فکر نمی کردم با این سرعت دستگیر شوم. نقشه قتل را از قبل طرح کرده بودم و هیچ نقصی نداشت اما نمی دانم چگونه کارآگاهان مرا ردیابی کردند.

وی که هنوز باور نداشت دو روز بعد از ارتکاب جنایت هولناک، توسط قاضی موحدی راد محاکمه می شود در تشریح ماجرای قتل افزود: قبلا اعتیاد داشتم و چند بار هم ترک کردم اما هر بار دوباره استعمال مواد افیونی را از سر گرفتم. بعد از آن که مادرم فوت کرد، پدرم با زن دیگری ازدواج کرد و من و خواهرم نزد زن بابا زندگی کردیم اما هر دوی ما با او نمی ساختیم و زندگی ما به جهنم تبدیل شده بود، به همین دلیل من خانه ای را اجاره کردم و خواهرم را هم نزد خودم بردم.

در ۳ماه گذشته با خودروی پیکان مدل پایینی که داشتم کار می کردم اما وقتی هوا سرد شد سیلندر خودرو ترکید و من بیکار شدم. پس از آن خودرو را اوراق کردم و قطعات آن را فروختم اما پلاک های آن را نزد خودم نگه داشتم. پس از چند روز با خودرویی که برادرم در اختیارم گذاشت مشغول مسافرکشی شدم ولی هنوز مدتی نگذشته بود که خودرو را به سرقت بردند.

برادرم که فکر می کرد من آن را در جایی مخفی کرده ام از من به اتهام خیانت در امانت شکایت کرد و روانه زندان شدم. حدود یک ماه بعد مأموران دزد خودرو را که از دوستان نزدیکم بود دستگیر کردند و من از زندان آزاد شدم.

باز هم نمی دانستم چه کار کنم پس از آزادی از زندان نقشه سرقت یک پیکان را طرح کردم، با خودم اندیشیدم وقتی فرد ناشناسی را بکشم و پیکان او را بدزدم چه کسی می داند که من قاتل هستم؟! بعد از آن هم پلاک های پیکان اوراق شده خودم را روی آن نصب می کنم و آن را می فروشم.

متهم این پرونده جنایی ادامه داد: با نقشه ای که همه جزئیات آن را چند بار مرور کرده بودم، در کنار یک خیابان منتظر خودرو شدم. حدود یک ساعت گذشت اما خودروی پیکانی از آن مسیر عبور نکرد، دیگر ناامید شده بودم و می خواستم به خانه بازگردم که ناگهان صدای بوق پیکانی توجهم را جلب کرد. به راننده جوان آن گفتم: دربستی می خواهم!

او هم قبول کرد و من سوار شدم. طبق نقشه راننده را به سمت منزلم بردم و چون خواهرم در خانه نبود، به او گفتم شغل من خوانندگی است و قرار است در مجلس یکی از دوستانم برنامه ای اجرا کنم، به همین خاطر مدتی باید منتظر بمانی تا او با من تماس بگیرد.

با این جملات اعتماد راننده جوان را جلب کردم و او را به داخل منزلم بردم و گفتم برای آن که حوصله ات سر نرود، تلویزیون نگاه کن! در این حال دیدم راننده چرت می زند! به او گفتم معتادی؟ گفت نه! دیشب تا ساعت ۳بامداد کار می کردم تا بتوانم هزینه های زندگی ام را تأمین کنم و الان به شدت خسته ام! این فرصت مناسبی بود که برایم پیش آمده بود به بهانه ای داخل حیاط رفتم و طنابی را برداشتم و از پشت سر به دور گردنش انداختم.

وقتی طناب را محکم کشیدم بدن او شل شد و روی زمین افتاد. وقتی از مرگ جوان راننده مطمئن شدم از مغازه سر کوچه منزلمان طنابی خریدم و با آن دست و پاهای او را محکم بستم و جسد را داخل ملحفه سبزرنگی پیچاندم. سپس روکش های صندلی خودروی مقتول را باز کردم و جسد را داخل آن قرار دادم و با خودروی مقتول در حالی که جسد طناب پیچ در صندلی عقب قرار داشت، داخل خیابان ها به راه افتادم.

گیج بودم، فکر نکرده بودم که جسد را کجا بیندازم، به همین خاطر مدتی سرگردان بودم تا این که ساعت ۳ بعدازظهر در خیابان ایثارگران نقطه خلوتی پیدا کردم و به راحتی جسد را کنار باغچه ای در حاشیه خیابان انداختم. به طوری که تصور می شد زباله است. پس از آن پلاک های خودروی خود را روی پیکان مقتول نصب کردم و با آن در شهر مسافرکشی می کردم اما هنوز ۲روز از این ماجرا نگذشته بود، که کارآگاهان پلیس جنایی خراسان رضوی به منزلم ریختند و مرا که حیرت زده بودم، دستگیر کردند.

با اعترافات صریح متهم این پرونده جنایی، قاضی موحدی راد(قاضی ویژه قتل عمد) دستور داد تا جوان ۲۹ساله برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گیرد.


ماجرای قتل مرد پیکان سوار بر «صندلی مرگ»

در ماجرایی دیگر خردادماه 93 متهم یک پرونده جنایی که با کشاندن مرد پیکان سوار به لانه مخوف، او را روی صندلی مرگ نشانده بودند به جرم خود اعتراف کردند.

به گزارش خراسان، عاملان یک جنایت هولناک که پس از گذشت حدود ۲سال از ماجرای قتل مرد پیکان سوار، مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفته بودند در حضور قاضی مصطفی علیزاده به تشریح جزئیات قتل روی «صندلی مرگ» پرداختند.

 «ع» یکی از متهمان پرونده در حالی که صحنه جرم را بازسازی می کرد مدعی شد: مدتی بود که مردی برای همسر صیغه ای من با تلفن ایجاد مزاحمت می کرد که من از همسرم خواستم او را با ترفندی به منزل بکشاند.

آن شب من در خانه پنهان شده بودم زن جوان دیگری نیز در خانه حضور داشت.

وقتی او وارد اتاق شد به او گفتم تو مگر ناموس نداری؟

در این هنگام او (مقتول) چاقویی را از جیبش بیرون کشید که همسرم و آن زن جوان دست های او را گرفتند ولی در حین درگیری او با چاقو زخمی شد.

سپس او را مهار کردیم و در اتاق دیگر روی صندلی نشاندیم.

من به او گفتم برای خرید مواد مخدر بیرون می روم وقتی بازگشتم اگر زخم هایت خوب شده بود تو را رها می کنیم.

 وی ادامه داد: سپس با پسرعمویم تماس گرفتم که به منزل ما بیاید.

وقتی او به محل رسید و خون ها را دید گفت: او را رها کنید زن و بچه دارد ولی من گفتم موضوع ناموسی است تو مواد بکش تا من بیایم.

سپس من و آن زن جوان بیرون رفتیم درحالی که پسرعمو و همسرم در منزل بودند.

 همسر صیغه ای این مرد نیز گفت: وقتی «ع» برای خرید مواد بیرون رفت پسرعمویش کنار تلویزیون نشست و مشغول مصرف مواد شد، من هم جلوی در اتاق نشستم و مواظب بودم.

در این هنگام او (مقتول) سروصدا کرد و درخواست کمک می کرد که با پسرعموی همسرم بالای سرش رفتیم و درگیر شدیم او موهای مرا می کشید و ما دهانش را با دستمال بستیم.

پسرعموی همسرم روی سینه او نشسته بود و دهانش را پر از دستمال کاغذی کرد.

پس از آن من با همسرم تماس گرفتم که زودتر بیاید.

وقتی او به منزل رسید به طرف آن مرد (مقتول) رفت که روی صندلی قرار داشت من هم پشت سرش قصد داشتم به داخل اتاق بروم ولی او گفت: تو کجا می آیی؟

من برگشتم که در یک لحظه صدای ضربه ای شنیدم وقتی «ع» از اتاق بیرون آمد گفت: خاک عالم بر سرمان شد او تمام کرد.

این در حالی بود که پسرعموی «ع» بخشی از اظهارات این زن را رد کرد و گفت: من کاری انجام ندادم وقتی آن صحنه ها را دیدم از خانه بیرون رفتم و به پسرعمویم زنگ زدم که برگردد.

«ع» نیز عنوان کرد: وقتی من از خرید موادمخدر بازگشتم آن مرد سیاه شده و مرده بود.

جسد او را چند روز در منزل نگه داشتیم اما چون بوی تعفن گرفت جنازه را در صندوق عقب پیکان مقتول قرار دادیم و آن را داخل چاهی در اطراف مشهد انداختیم.

گزارش خراسان حاکی است: در آغاز بازسازی صحنه قتل، کارآگاه پهلوان خلاصه ای از این پرونده جنایی را تشریح کرد.

 

> مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 

این خبر را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا